رمان های آنلاین در حال تایپ

سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۱۶ ب.ظ رمان آنلاین
رمان حرارت تنت پارت 2

رمان حرارت تنت پارت 2

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۴ دی ۹۷ ، ۱۲:۱۶
رمان آنلاین
سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۱۴ ب.ظ رمان آنلاین
رمان حرارت تنت پارت 1

رمان حرارت تنت پارت 1

نفس نفس می زنم. توجهش سمت دیوار جلب میشه و یه قدم جلو میاد … ترسیده تر، هر دو دستم رو جلوی دهنم میذارم
و تکیه م رو به دیوار میزنم .. چسبیدن رژ لبم به کف دستم رو حس میکنم … کمر لختم سردی دیوار سنگی سفید رنگ
رو لمس میکنه و بدتر لرز میکنم … من این لباس عروس رو حتی ندیده بودم و آسو انتخابش کرده بود … آسو ؟ نگرانشم
و اشک از گوشه ی چشمم سُر میخوره …
دلنگرون باز از گوشه ی دیوار نگاه میکنم و میبینمشون … یکی از نوچه ها به سمت اون یکی برمیگرده و داد میزنه :
کاظم برو اونور ، توله سگ در بره شبمون صبح نرسیده ریقه رحمت باس سر بکشیم !
دلم براشون میسوزه… اونام مامور شدن و معذور اما من نمی تونم … نمیشه … نمیشه که برگردم و عروس این مجلس
باشم … صدای جیغ و سوت میاد … برمیگردم!
یه ماشین عروس شاسی بلند سفید رنگ که پشت سرش یه ماشین کوپه ی قرمز رنگ و چند تا پسرن … این ساختمون
به جز ما چند تا مراسم دیگه هم داره … گریه م گرفته … مامان گفته بود باید جای آبرومندانه باشه و مردکه بی شرف
هم بی چون و چرا قبول کرده بود … بینیم رو بالا میکشم و وقت نیست برای آبغوره گرفتن …. آسو گفته بود تورج پشت
ساختمون منتظر منه ، گفته بود شناسنامه رو توی باغچه ی شمالی ساختمون پشت شمشادا قایم کرده و با تورج برم
بردارم …… تورج ؟ خدایا من نگرانه تورجم هستم !

ادامه مطلب...
۰۴ دی ۹۷ ، ۱۲:۱۴ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
رمان آنلاین